پرگار و تیرانداز

دیروز زمان زاده (آقای مدیر وبلاگ) مطلبی با عنوان تیرانداز  به قلم تحریر درآورده بودند. البته کپی بود  ولی حیفم اومد یه تحلیل نکنم. تحلیل که احتملا مد نظرشون هم بوده!

اگر به عملکرد متقابلی رسانه ها و دولت نهم نگاهی داشته باشیم متوجه می شوید رسانه مخصوصا رسانه ملی و آدم های متفکر و به اصطلاح کارشناس مثل کسی هستند که در این حکایت خط می کشند. یعنی  سخنان و موضع‌گیری‌های منقول و غیر منقول دولتی ها را مرکز قرار می دهند و دورش دایره‌ای رسم می کنند و بعدش حسابی می بوقند که آقایان ( البته خانم هایشان باحال ترند) باهوش، ذکاوت و تبحر خود به مرکز هدف شلیک کرده‌اند. در واقع پرگار می شوند. مثالش هم حذف  سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور یا شعار دو بچه کافی نیست! هست.
نکته ظریف این موارد  نقش رسانه ملی و نشریات حامی «منطقی، علمی و کارشناسی جلوه دادن» عملکرد بعضی ها بوده است.
به نظر می‌رسد توجیه شعارها و فعالیت ها   تنها کارکردی است که برخی متفکران  برای بدنه کارشناسی و رسانه‌های کشور تصور می کنند.
با این تحلیل سراپا تقصیر، رسانه‌ها و متفکران و کارشناسان کشور هر لحظه باید منظر  تیراندازی دیگری توسط برخی دیگر باشند تا به دور آن دایره‌ای بکشند.